Hvis Tar de blomstene fra diktene mine, dør en årstid. Tar de min elskede fra diktene mine, dør to årstider. Tar de brødet fra diktene mine, dør tre årstider. Tar de friheten fra diktene mine, dør hele året
اگر آنها را به گل از اشعار من، یک سال زمان می میرند. آنها عشق من از شعرهایم درب دو فصل را. آنها را به نان از شعرهایم درب سه فصل. آنها را به آزادی از شعرهایم درب تمام طول سال
اگر با توجه به گل از اشعار من، می میرد یک فصل. آنها را محبوب من از اشعار من، درب دو فصل. با توجه به نان خارج از اشعار من، می میرد سه فصل. با توجه به آزادی از اشعار من، درب تمام طول سال
اگر گل را می گیرد و من از اشعار فصل درب است. آنها از من اي محبوب من، از اشعار فصول دو درب است. نان را می گیرد از من، سه درب اشعار فصول مختلف است. آزادی را می گیرد از اشعار من، در تمام طول سال درب